به گزارش نویاب، در نظامهای پیچیده اقتصادی و سیاسی، یکی از اصلیترین ابزارهای تأثیرگذاری بر فرآیند تصمیمسازی و جهتدهی به سیاستهای کلان، رسانه است. رسانه نه فقط ابزار اطلاعرسانی، بلکه بستری برای مطالبهگری، گفتمانسازی و اثرگذاری بر حاکمیت محسوب میشود. در این میان، تشکلهای اقتصادی که هدفشان دفاع از منافع اعضا و بهبود محیط کسبوکار است، میتوانند از رسانه بهعنوان یک اهرم قدرت نرم بهرهمند شوند.
رسانه؛ قدرت چهارم یا بازوی نرم حاکمیت؟
اصطلاح «قدرت چهارم» که ابتدا توسط ادموند برک (Edmund Burke) در قرن ۱۸ در پارلمان بریتانیا مطرح شد، اشارهای به جایگاه مستقل و مؤثر رسانهها در کنترل قدرت سیاسی و اقتصادی دارد. در نظامهای دموکراتیک، ساختار حاکمیت معمولاً به سه قوه اصلی تقسیم میشود که در نظریه «تفکیک قوا»(Separation of Powers) که توسط منتسکیو (Montesquieu) مطرح شد که شامل قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه تقسیم می شود. در دهههای اخیر، این نقش از نظارت صرف فراتر رفته و به شکلدهی به تصمیمات حاکمیتی و ایجاد فشار عمومی در راستای اجرای سیاستهای تخصصی و عادلانه گسترش یافته است.
به گفته مانوئل کاستلز، جامعهشناس برجسته اسپانیایی، «قدرت در دنیای مدرن، در شبکههای اطلاعاتی جریان دارد، و رسانهها نقطه تمرکز این شبکهها هستند»(Castells, Communication Power, 2009).
جایگاه رسانه در کنشگری تشکلهای اقتصادی
تشکلهای اقتصادی در ایران معمولاً برای بیان دغدغهها، پیشنهادها و نقدهای خود نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت، با محدودیتهای ساختاری مواجهاند. رسانه، بهویژه رسانههای تخصصی اقتصادی، میتواند رابط میان تشکل و حاکمیت باشد و صدای بخش خصوصی را در سطحی فراگیر و تأثیرگذار منعکس کند.
به گفته دکتر یونس شکرخواه، استاد ارتباطات، «رسانه تنها ابزار ارتباط با مردم نیست، بلکه ابزار تعامل و حتی چانهزنی تشکلها با سیاستگذاران است». (منبع: مصاحبه با خبرگزاری ایرنا، ۱۳۹۹)
همچنین در «نقشه جامع رسانهای کشور» که توسط مرکز ملی فضای مجازی تدوین شده، به صراحت از رسانه بهعنوان یکی از ابزارهای قدرت نرم در دیپلماسی عمومی و اقتصادی یاد شده است.
رسانه، ابزار عمومیسازی مطالبه تخصصی
تشکلهای اقتصادی اغلب خواستهها و نقدهایی فنی را مطرح می کنند که گاه برای دولت یا مردم قابل درک نیست. رسانه با زبان ساده و تحلیلپذیر، این خواستهها را عمومیسازی میکند. این فرآیند، به گفته هابرماس، نوعی «ورود مطالبات تخصصی به حوزه عمومی» است که در صورت نهادینه شدن، میتواند منجر به اصلاح سیاستها شود.
رسانه، ابزار دیده شدن در ساخت قدرت
در ساختار قدرت، کنشگری فقط برای کسانی امکانپذیر است که دیده شوند، شنیده شوند و روایت خود را تثبیت کنند. تشکلهایی که در رسانه حضور مؤثر ندارند، حتی اگر تحلیلهای عمیق و پیشنهادهای فنی داشته باشند، از فرآیند سیاستگذاری کنار گذاشته میشوند. رسانه، این تشکلها را وارد دایره اثرگذاری میکند.
رسانه، فضا را برای مطالبهگری دستهجمعی آماده میکند
یک تشکل، بهتنهایی توان تغییر ساختارهای معیوب اقتصادی را ندارد. اما رسانه میتواند از طریق تکرار، تحلیل، پوشش بحرانها و مصاحبه با ذینفعان مختلف، بستر همصدایی میان تشکلهای مختلف را فراهم کند و یک مطالبه تخصصی را به مطالبه ملی تبدیل کند.
مثال داخلی: در جریان تصمیم دولت برای حذف ارز ترجیحی نهادههای دامی در سال ۱۴۰۰، تشکلهای دامداران و تولیدکنندگان خوراک دام با کمک رسانههایی چون دنیای اقتصاد، شرق و خبرگزاری فارس، تحلیلهایی از تبعات تصمیم دولت منتشر کردند. این بازتاب رسانهای باعث شد مجلس ورود کند و فرآیند حذف ارز ترجیحی بازطراحی شود.
غیبت رسانهای؛ غیبت در سیاستگذاری
تشکلهایی که در رسانه حضور ندارند، معمولاً در جلسات تصمیمگیری دولتی هم جایگاهی ندارند. رسانه، رزومه تأثیرگذاری یک تشکل را میسازد. هر بار که صدای یک تشکل در رسانهها شنیده میشود، اعتبار آن نزد سیاستگذاران تقویت میشود. هر بار که غایب است، رقبای قدرتمند یا حتی غیرمتخصص جای آن را میگیرند.
توصیه راهبردی برای روابط عمومی تشکلها
روابط عمومی تشکلها باید رسانه را نه فقط ابزاری برای اطلاعرسانی، بلکه بهعنوان شریک استراتژیک در فرآیند مطالبهگری ببینند. این مهم تنها با موارد زیر محقق میشود:
- تربیت نیروی رسانهفهم در بدنه روابط عمومی
- طراحی تقویم ارتباطی منظم با خبرنگاران کلیدی
- تولید محتوای شفاف، مستند و قابل استناد
- برگزاری نشستهای تخصصی رسانهای بهصورت مستمر
- تحلیل بازتاب رسانهای سیاستها و اقدامات دولت در حوزه مربوطه
محمد چراغعلی – کارشناس ارتباطات استراتژیک و روابط عمومی – روابط عمومی انجمن انبوه سازان استان تهران